Saturday, July 19, 2008

سلامی دوباره

با سلام خدمت دوستان عزیزم
امید وارم حالتون خیلی خوب باشه

لطف کنید تو بخش نظرات برامون نظرتونو راجع به سوال من بذارید
و اما سوال من : آیا به نظر شما مشکل ندادن بودجه به شمسی پور درسته؟ و آیا این ترم تابستون با این همه دانشجو فعلا مشکل شمسی پور رو بر طرف نمی کنه؟


تا پست های بعدی خدانگهدار

Wednesday, May 21, 2008

شاید این روزها نباشه ولی جاش خیلی خالیه


میشه خاطرش رو تو طبقه سوم روی کلید روشن و خاموش لامپ اتاقش در اتاق 301 دید. ولی افسوس که از شمسی پور رفت .

هر گردی که خبرنگار نیست

بعد از فروکش شدن خشم دانشجویان و زخم زدنهای مسئولین دانشکده دیگر نایی برای شنیدن دروغگویی و چرت و پرتهای روزنامه های وابسته نمانده است!از زبان یک دانشجو دل به خواه سخن میگویند دیگر نام نمیبرم دوستانمان در کدکده یکی از آنها را بیان کرده اند
اگر خدا یاری کند و مشکلی پیش نیاید یک مقاله فقط راجع به یکی از حرفهای سخیف حسینی که به خبرنگاری گفته است خواهیم نوشت،در حال جمع کردن بعضی اطلاعات هستیم پس منتظر باشید

Thursday, May 15, 2008

تنها تنها تنها مثل همیشه

باید به تندی ابراز تاسف کنم که در مملکت ما اصلا واژه اعتراض وجود ندارد!تحصن بی معناست!به یک باره جمعی از قشر فرهیخته
کشور را اختشاشگر مینامند!غیر از خودمان هیچ کس به دادمان نمیتواند برسد،البته باز گفتنی است که بعضی از خودمانیها از مسئولین بدترند!عین باد آمده اند که بروند نه تنها آینده خویش برایشان مهم نیست بلکه ذره ای به آینده همسانان خود اهمیت نمیدهند؛میوه فاسد همیشه بوده است!بیایید ما آنها را بپوشانیم
به هیچ مسئولی چه در داخل دانشکده خود چه در خارج اعتماد نکنید.آنها یا از اول بر ضد شما بوده اند یا با تلنگوری از بالا گربه صفت میشوند، نمونه بارز آن بادامی معاون دانشجویی شمسی پور است که در میان هرگروهی باشد با آن گروه است،در بین دانشجویان میگوید از خواسته های شما حمایت میکنیم،ما با شما هستیم و در میان خبر نگاران ما را به زمین میکوبد،مطمئنا مشابه چنین مسئولینی در انقلاب وشریعتی هم هستند

Tuesday, May 13, 2008

خیانت در خیانت معمول شده!

اول دبیرستان که بودم علاقه ی خاصی به کامپیوتر پیدا کردم و از آنجایی که معلم هدایت تحصیلی فرق پر گنجشک و پشم گوسفند را نمیتوانست تشخیص دهد با راهنماییهای غلطش به من گفت خوب شما که آنقدر به این رشته علاقمندی میتوانی وارد هنرستان شوی و راحت تر و زودتر به رشته دلخواه خود برسی،من هم تنها به حرف جناب پروفسور گوش نداده و برای تحقیق بیشتر به آموزش و پرورش رفتم که آنها هم دروغهایی در همان بعد تحویلم دادند ، وقتی وارد شدم تازه دروغها کم کم هویدا میشدند باور کنید اگر فنی و حرفه ای همانی بود که میگفتند و عملی میشد الان غیر از داشتن رتبه اول در اشتغال در تولید علم هم حرف اول را میزدیم و اشتغال بیشتر هم برای آن است که از ما به اندازه مهندس کار میکشند و به اندازه کاردان حقوق میدهند!خوب است دیگر!چه میخواهیم از این بهتر؟
به دلیل این که سالیانه خیلی از مهندسین ما بخاطر وضعیت نابسامان مدیریتی و رفاهی کشور گل و بلبل از آن مهاجرت میکنند تصمیم گرفتند افرادی تربیت کنند با سطح علمی پایین تر و چهارچوب حقوقی کمتر تا اینان چرخ دنده های پیشرفت کشورمان شوند و به جای اینکه راه را تا آخر برای آنها تبیین کنند فقط اذعان میکنند که راه خوب است آن را برو !بدون شفاف سازی براحتی با آینده جوانان این مملکت بازی میکنند!آنها میدانند که با این وضعیت که پدید آورده اند در صورت شفاف سازی هیچکس دم به تله نمیدهد!این موضوع در تاریخ به طور کریستالی معلوم است که مسئولین سعی در آن بوده اند به که با گذاشتن مردم در ناآگاهی از آنها سوء استفاده کنند،قابل ذکر است که کسی با بنیاد تکنسین مشکلی ندارد،ولی ما تا چه حد به آنچه مورد نظرمان بوده رسیده ایم؟آیا روشهای تربیت تکنسین درخارج کشور را مورد مطالعه قرار داده ایم؟آیا شفاف سازی که برای آنان کرده اند برای ما نیز انجام داده اند؟
خوشبختانه این در حالیست که بیش از 80 درصد دانشجویان دانشکده شهید شمسی پور در آزمون کاردانی به کارشناسی پذیرفته میشوند که بیش از نیمی از قبولیها در دانشکده های سراسری میباشد و هر ساله چندین قبولی در آزمون کارشناسی ارشد دانشگاههای معتبر سراسری کشور با آن ظرفیت کم و رقابت بالا دارند اینان همان کسانی بودند که بخاطر ناآگاهی به جاده خاکی منحرف شده بودند ولی بعدا با عزم راسخ و تلاش خودشان به جاده موفقیت باز گشته اند

حالا با این تفاسیر آیا جرم است که میگوییم چرا هیئات علمی متمرکز در دانشکده نداریم؟(تا راهبری علمی دانشکده را به دست گرفته و سرفصل درسی قدیمی و ناقص و نا کارآمد وزارت علوم را تدوین کرده و با توجه با پیشرفت علم روز دنیا جلو برویم)
چرا تنوع استاد برای رقابت بین اساتید و بالا بردن سطح علمی موجود نیست؟
چرا از بن رفاهی دانشجویی محرومیم؟
چرا سرانه دانشجویی ما از دیگردانشگاه ها بسیار کمتراست؟
چرا امکانات آموزشی برای زمان ناصرالدین شاه است؟(خوب شد که آقا ناصر از فرنگ برایمان سوغاتی آورد!)
چرا محیط آکادمیک ما را با تربیت معلم تلفیق کرده اید؟
چرا در دانشکده های سراسری مدرک مهندسی نمیدهند(با افزودن چند واحد ملزوم به کارشناسی)و برای گرفتن آن باید به دانشگاه آزاد رفت!همین جا یک سلامی هم به عمو جاسبی میکنیم!(از این بودجه هایتان کمی به ما بد بخت بیچاره ها بدهید!)
چرا وقتی خواسته ای داریم جوابش باتوم است؟
چرا وزیر آموزش و پرورش با آن ملیجک حسینی نامش بیش از چند هزاردانشجو را سرکار میگذارد؟حسینی در اتاق به نمایندگان دانشجویان یک حرف میزند و حرفهایش را مانند آدامس قورت میدهد و در آمفی تئاتر حرف دیگر میگوید!!!و قراری را که با دانشجویان داشت را براحتی لغو میکند(مطلبی گفتنی در عین اینکه در روز صحبت حسینی کسی به آن توجه نکرد:حسینی وقتی خواست شروع به صحبت کردن کند این گونه دهان به حرف گشود:اعوذ بالله من الشیاطین رجیم که روی شیاطین آن تاکیید خاصی کرد!به نظر شما منظور از این حرف چیست؟به نظر که واضح است!)
و چند صد چرای دیگر
امروز در پی لغو ملاقات ،دانشجویان به جمع آوری نامه ای به انضمام امضای دانشجویان کردند تا خواسته های خود را به نهادهای مهم کشور بفرستند ،ببینیم این دفعه چگونه دست به سرمان میکنند
--------------------
زنگ تفریح:
چند روز پیش از یکی از دوستانم سرفصل و منابع کاردانی را گرفتم، یکی از صفحاتش را اسکن کردم که مربوط به منابع کاردانی است
جالب اینجاست با این که مهر وزارت علوم روی آن خورده است یک نفر آن را چک نکرده که متنی که قراراست به چند صد آموزشکده و دانشکده فرستاده شود در آن احیانا اشتباهی نباشد
برای دیدن عکس واقعی روی آن کلیک کنید

Monday, May 12, 2008

ترکش به همه میخورد

دانشجویان دانشکده های فنی زنجان هم تحصن کردند،خبر کامل آن را میتوانید از یکی از رسانه های خبری زنجان بخوانید
برای خواندن اینجا را کلیک کنید
-----
به این نحو که به نظر میرسد مسئولین نمیخواهند جواب خواسته های ما را بدهند،باید تا فردا صبر کنیم تا قضیه به طور دقیق معلوم شود

Sunday, May 11, 2008

داستانش بلند است

خبرها حاکی از ان است که طی این چند روز غیر از دانشکده های فنی در تهران دانشکده های شهرهای دیگر نیز دست به تحصن زدند،امید وارم آنها هم به اهدافشان برسند!به یک سری جمع بندی ها رسیده ایم که روز سه شنبه در پی حقیقت بودن یا نبودن ملاقات با وزیر با شما در میان میگذاریم.
بعضی کسان که ادعای نمایندگی بچه ها را به دوش میکشیدند حالا عقب نشینی کرده اند(دلیلش احتمالا ....)حتی اساتید هم برای نماینده شدن میترسیدند!(حتی استادی که قبول کرد که نماینده ما شود صراحتا گفت شاید در ملاقات حاضر نشوم!استاد دیگری هم بود که بچه ها را مدام تحریک به اعتراض میکرد ولی خود به سان گوسفند فراری از گرگ، میترسید!)
قابل ذکر است که بعضی دانشجویان انقلاب اسلامی بخاطر سر دادن شعارهای سیاسی و درگیری با پلیس در روز سه شنبه وضع خود را بدتر کردند چنانکه نمایندگان شمسی پور از بر قراری ملاقات روز سه شنبه همراه با آنان شروع به سر باز زدن کرده اند وسعی دارند با دیگر دانشکده های تهران بسیج شوند این در حالیست که ما با بعضی از نمایندگان دانشکده اتقلاب اسلامی در ارتباط بودیم که افرادی منطقی هستند ولی تندروی دانشجویان انقلاب در روز سه شنبه باعث ایجاد جو سیاسی شد که دیگر دانشکده ها به شدت از آن پرهیز میکنند
این همه صبر کرده ایم ،این دو روز هم افزون بر آن
---